اسباب بازی نیسان پلاستیکی بزرگ که می تواند با کودکان حرف بزند

شاید برای شما نیز جالب باشد که بدانید اسباب بازی نیسان پلاستیکی بزرگ در هوش کودکان بسیار موثر می باشد.

اگر تئوری هوش های چندگانه را که توسط اچ گاردنر بیان شده است تحلیل کنیم، متوجه می شویم که او هوش را بر حسب نتایج و توانایی های مورد نیاز درک می کند، بنابراین آن را ظرفیت حل مسائل و ایجاد محصولات در یک محیط طبیعی و غنی شده تعریف می کند.

طبق گفته گاردنر، هفت نوع هوش برای برآوردن معیارها یا الزامات اساسی تعریف شده است که آن را به عنوان یک ساختار یکپارچه ترسیم می کند و آنها را از استعداد، استعداد یا توانایی متفاوت می کند.

ما در این مقاله سعی نمی‌کنیم این الزامات را ارزیابی کنیم، زیرا برای این منظور می‌توان به کتاب‌های گاردنر مراجعه کرد.

نکته مهم این است که این هوش‌ها عملیات و توانایی‌های خاصی را مشخص می‌کنند و وقتی افراد از آنها برای حل مشکلات و توضیح محصولات استفاده می‌کنند، با نتایج فرآیند هماهنگ می‌شوند.

این نتایج با وسایلی که این محیط برای دستیابی به آنها فراهم می کند، ارتباط نزدیک دارد. آنها در نشانه‌ها، نمادها و اشیاء مختلفی متجلی می‌شوند که آنها را تحریک کرده و رشد آنها را تقویت می‌کند.

از این نظر است که اسباب‌بازی‌ها شروع به ایفای نقش مهمی می‌کنند، زیرا اگر برای فعال کردن هر نوع از آنها به خوبی انتخاب شوند، بخشی از تجربیات (که رشد هوش را تحریک می‌کنند) هستند.

این نظریه بیان می کند که در هر فرد هفت نوع هوش وجود دارد، اگرچه همه آنها در یک سطح رشد نیستند. اکثر کودکان می توانند هر یک از این هوش ها را توسعه دهند.

این هوش ها به شکل پیچیده ای با هم کار می کنند و در هر دسته راه های زیادی برای باهوش بودن وجود دارد. این اظهارات در نتیجه با امکانات ارائه شده توسط اشیاء زندگی واقعی برای تحریک مناسب آنها ترکیب می شود.

وقتی اسباب‌بازی‌ها از منظر فرآیند رشد کیفیت‌های روانی و جسمی ارزیابی می‌شوند، می‌توانند بر آن دسته از ویژگی‌هایی که هسته مرکزی این هوش‌ها را تشکیل می‌دهند، فعالیت‌های تحریک‌کننده‌ای اعمال کنند، آن‌هایی که مستقیماً با نوع خاصی از اسباب‌بازی‌ها مرتبط هستند، هرچند که نتیجه آن است.

با گاردنر و تئوری تاریخی-فرهنگی، همه اشیا بر تمامی فرآیندها و کنش‌های روان‌شناختی، بر اساس مفهوم محلی‌سازی پویا عملکردهای مغز، کنشی را انجام می‌دهند.

بنابراین، هنگام طبقه‌بندی یک اسباب‌بازی در یک نوع هوش، بر اساس عملکرد اصلی آن‌ها است و نه بر اساس طبقه‌بندی انحصاری نوع هوش.